عمل گوش تاب، گوش پیچی، گوش کسی را برای مجازات یا تأدیب پیچاندن، (فرهنگ نظام)، گوشمالی و سیاست، (ناظم الاطباء)، بر قیاس گوش تاب و با لفظ دادن و خوردن و کشیدن مستعمل، (آنندراج) : سررشته گشته پنبۀ غفلت به کار من از بس که گوش تابی استاد خورده ام، ملا مفید بلخی (از آنندراج)
عمل گوش تاب، گوش پیچی، گوش کسی را برای مجازات یا تأدیب پیچاندن، (فرهنگ نظام)، گوشمالی و سیاست، (ناظم الاطباء)، بر قیاس گوش تاب و با لفظ دادن و خوردن و کشیدن مستعمل، (آنندراج) : سررشته گشته پنبۀ غفلت به کار من از بس که گوش تابی استاد خورده ام، ملا مفید بلخی (از آنندراج)
مانند گوش فیل، درختچه ای از تیره کاکتوسها که دارای ساقه گوشت دار و شاخه های برگی شکل و مسطح است و گلهایش سفید یا قرمزند. میوه این گیاه خوراکی است. محل رویش گیاه مذکور در مناطق گرم است
مانند گوش فیل، درختچه ای از تیره کاکتوسها که دارای ساقه گوشت دار و شاخه های برگی شکل و مسطح است و گلهایش سفید یا قرمزند. میوه این گیاه خوراکی است. محل رویش گیاه مذکور در مناطق گرم است